27


یاد شبهای غزل با تم ِ زیبایی او

به دلش قصه ی افسونگر و رویایی او

بعد از آن دلهره های شب طوفان زده اش...
به دلم نیست ببینم دل دریایی او

خواب از چشم من و ماه شب تارم رفت
غبطه خورده ست به ماه، این همه یکتایی او

جاده های دل باران زده ام خیس از شب
بوسه ها ریخت پس از آن به فریبایی او

یاد هر خاطره اش، حال مرا خوب نکرد
یاد هر خاطره از لحظه ی تنهایی او


آرزو حاجی خانی 

بی بازگرد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد