44

هیچ کس اینجا شبیه حال من، درمانده نیست
هیچ کس مثل دلم از قلب سردت رانده نیست

مثل این حال پریشان یک اتاق و میز و شمع
مثل طوفان نگاهت، چشم را سوزانده نیست

این که می خواهد تو را، از جان خود هم بیشتر
آنکه از چشمان مستت، بی دلیل افتاده نیست؟

اشتباهی دل سپردی به هوای سادگی ش
آنکه گر می گیری از عطر تنش خان زاده نیست

رفتی و این شعرها هم گفتنش، رنج آور است
زندگی بی عشق تو یک اتفاق ساده نیست

دیگران دادند، تسکین می دهندم باز هم
باورش سخت است، اما یک نفر دلداده نیست


آرزو حاجی خانی

بی بازگرد 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد