49

باز کم مانده تو را بیخود و مدهوش کنم
طبق عادت برسم، گُل بدهی، بوش کنم

اولش طعم سلامم به تو، عطراگین بود
عشق را من بلدم مثل تو مخدوش کنم؟

پای عاشق شدنم، هر که نمانده ست، بگو
پای عاشق شدنت، باده بده، نوش کنم

در هوای غم دلبستگی ات، تا دم صبح
با دل شمع بسوزم، به تو خاموش کنم

یک شبه خلقت جانانه به هم می ریزد
من اگر حرف دلم را که فقط گوش کنم

بعد از این در دل آتشکده ات، داغم کن
ترست این نیست، تو را باز فراموش کنم؟

باز رفتیم و تو هم جرات ابراز نداری، هر بار
باز گفتی که چه با این دلِ پر جوش کنم


آرزو حاجی خانی
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

نظرات 1 + ارسال نظر
آرزو پنج‌شنبه 17 خرداد 1403 ساعت 21:14

در دل آتشکده ات،
حبسم کن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد