دوباره خلسه ی چشمان و قهوه ات بر میز
شبی که بوسه بریزد و شعر، شور انگیز...
دوباره یاد کسی با نگاه ویرانی ش
دوباره یاد کسی با نگاه مهر آمیز
رسیدنت به زمانی که عشق ریزان است
هوای عشق تو کردن به وقت هر پاییز
رسیدنت به هواخواهی دلم خوش باد
مبارک دل تنگت، و آرزویت نیز
هراس در دل من دیگر از جدایی نیست
چرا که آمدنی بوده بعد هر پرهیز
دوباره قسمت و دیدار گرم و آرامت
کنار هم بنشینیم و اشکها، یک ریز...
آرزو حاجی خانی
۲۴ آذر ۱۴۰۱