با جادهی رسیده به پایان برابری
با یک قدم به سمت بیابان برابری
ماه لقای تو غمِ صد آسمان گرفت
با کوچههای خلوت و باران برابری
وقتی رسیده عشق به گرداب دردناک
با گامهای خستهی طوفان برابری
هی دستهای دامنت آلودهشد به خون
ای عشق کشته! با دَم خوکان برابری
آخر نشد وجود من از مهر پر شود
با ماجرای زخم و نمکدان برابری
آب از سرت گذشته که، حالا وضو بگیر!
وقتی که با نجاست شیطان برابری
وقتی خدای ناکس تو، این و آن شده
اینگونه با چه چیزِ مسلمان برابری؟
دیگر به فکر روشنی قلب خود نباش
با رو سیاهیِ شب زندان برابری