38

باید که جدا می شدم از اول راهت
با بوسه و با گریه و با ناله و آهت

تا مهر تو از اول پاییز رسید و
تا ریختم از حادثه ی طرز نگاهت..‌.

در عشق نفس گیر تو تعبیر خوشی نیست
دیدی که عزیزی نرسید از ته چاهت

تقصیر تو این رفتن واین دل شکنی نیست
جز اینکه دلم را ببَری چیست گناهت؟

خورشید نبودی که بتابی به دل تنگ
خورشید نبودی که ببینی غم ماهت


آرزو حاجی خانی

بی بازگرد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد