36

از بوسه ات، در هر شبی  مهتاب  می دیدم
مهر تو را با جلوه ای شاداب می دیدم

آشفتگی در تار مویت، ساز رویایی ست
در زخمه ی موهای تو، گرداب می دیدم

طرز نگاهت سوره ای از عشق ورزی بود
 در چشمهایت آیه های ناب می دیدم

هر ذکر ِ « یا عشق » تو، آغاز صلاتم بود

در لفظ ِ « جانم » گفتنت، محراب می دیدم

بعد از رهایی از شب رنج و جدایی ها
انگار که لمس تو را در خواب  می دیدم


آرزو حاجی خانی
بی بازگرد

نظرات 1 + ارسال نظر
آرزو چهارشنبه 23 اسفند 1402 ساعت 21:56

با بوسه ات

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد